بدنیا اومدن قند عسلم

سلام عزیزه دل مامان خوبی فدات شم؟تو هم مث دادشت توی هفته ی 35 بدنیا اومدی کاملا صحیحو سالم وخوشکل عین داداشت بودی البته الان کمی سبزه شدی وی جورایی هر روز ی رنگ میشی ننمیدونم چرا؟؟

میگن دختر هفت رنگ عوض میکنه ولی هر رنگی که باشی مهم اینه که خیلی شیرین وجذابی.

زایمانم برعکس زایمان اولم سخت بود ولی ماما میگفت:که جزو زایمانای راحت بودم ودرد زایمانی که داشتم جز زایمان سخت محسوب نمیشه.

خاطره زایمانو که سر ی فرصت برات تعریف میکنم.الان که وقت کردم که وبتو آبو جارو کنم تو 2 ماهو 13 روزته وخوابی ومن باید تا قبل از بیدار شدنت کارمو تموم کنم.

عزیزه دلم نمیدونم چرا بعضی شبا خیلی بیقراری و حدود ی ساعت گریه میکنی وهرکاری کنیم اصلا آروم نمیشی گاهی شبارو خوب میخوابی ولی بعضی شبا اونقدر اذیتم میکنی که...حالا بماند.

ولی درکل راضیم واز این که خدا ی فرشته ی دیگه بهم داده ازش ممنونم.عزیزم دعا کن که بابات هرچه زودتر ی کار پیدا کنه دعا کن بتونیم خونه دار بشیم تا آرزوی داشتن ی اتاق خواب جدا برای داداشت برآورده بشه.تو هنوز کوچیکی ولی داداشت که دو ماه دیگه 5 سالش میشه خیلی آرزو داره خونه دار بشیم وی اتاق بر ای خودش داشته باشه اما متاسفانه وضعیتمون طوریه که باید با بابابزرگت زندگی کنیم،امیدوارم تا زمان بزرگ شدنت ما خونه دار شده باشیم و تو مث داداشی اذیت نشی.

راستی داداشت عاشق توئه ولی بدجوری بوست میکنه وگریتو در میاره وقتی گریه میکنی میاد بالا سرت ومیگه نه نه گریه نکن قلبم قلبم.

من به فدای شما

وحالا عکسای شما دختر گلم