فاطمه زهرا فاطمه زهرا ، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره

دختر عزیزه باباشه

وقتی فهمیدم دختری

1394/4/27 20:41
نویسنده : مامان مریم
171 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر قشنگم خوبی؟مامان به قربونت بره،راستش هیچ وقت فکر نمیکردم اینقدر زود صاحب ی دختر بشم ی دختر که عشق باباش باشه فکر میکردم اینبارم ی پسر شیطون مث داداشی تو دلمه.

روزی که رفتم سونو بدم داداشت هم باهام بود وبیشتر بخاطره اینکه وزنم کم شده بود ونگران تو بودم رفتم سونو ولی درکمال تعجب دیدم که توی هفته 14 جنسیت تو مشخص شده باور نمیشد که اینقدر زود توی سونو های معمولی بشه جنسیت رو تشخیص داد اونم جنس دختر رو که میگفتن معمولا دیر تشخیص داده میشه،من که کلی ذوق کردم وباورم نمیشد داداشت کمی انگار بهش برخورد و گفت:نمیشه عوضش کنیم واین تقصیر خودم بود که همش بهش میگفتم داداشت داره میاد و اون تو رو مهدیار صدا میزد.

ولی بعد چند روز رابطش باهات خیلی خوب شد و همش میگه آجی کی میای خسته شدم دیگه،از روی دلم تو رو  میبوسه وقربون صدقت میره.فدای هر دوتون بشم چقدر این لحظات برام شیرینه واقعا چقدر داشتن 2 بچه از ی بچه بهتره.منو بابا تصمیم داریم به امید خدا بازم بچه بیاریم تا ی خونواده بزرگ باشیم نه ی خونواده کم جمعیت آروم.

وقتی مادرجون وعمه ها فهمیدن دختری خیلی خیلی خوشحال شدن و بابا میگفت:مهم سلامتیشه جنسیت برام فرق نمیکنه ولی من میدونستم که همیشه دوس داشت ی دختر داشته باشه.

خداروشکر که مارو لایق دونست وبهمون علاوه بر نعمتی که داده ی رحمت هم داد.

اولین سونو در تاریخ 93.11.27

من 4 هفتم بود ولی طبق تاریخ سونو 6هفته

دومین سونو که جنسیتتو مشخص کرد در هفته 14 بود که

طبق شمارش سونو هفته 16 بودی.البته تاریخ خودم دقیق تره

انجام سونو در تاریخ 94.2.7

152 گرم بودی قربونت برم

سونوی سوم رو بیشتر برای اینکه مطمئن بشم تو دختری انجام دادم

تا هم اسمت مشخص وتایید بشه وهم بتونم رنگ سیمونیتو انتخاب کنم

البته کلی لباس خوشکل از داداشت برات مونده که در حد نو هستن

واسه همین فقط دوس دارم چند دست نو برات بگیرم واسه روزای اول

وچند تا هم سرافون دخترونه ناز

انجام سونو در تاریخ 94.4.3 که من هفته 23 بودم و طبق تاریخ سونو 25 هفته

که ثابت شد دختری ومن خوشحال تر از همیشه به بابا که همرام بود وچشماشو دوخته بود

به مانیتور لبخند میزدم واز دکتر خوستم صدای قلبتو برامون پخش کنه

بیشتر هم بخاطره بابا،چون میدونم دوس داشت صدای تالاپ تولوپ قلبتو بشنوه.

اون روز فهیدم که تو بریج(با پا)هستی و واسه ی اینه که ماما نتونسته قلبتو راحت پیدا کنه

راستشو بخوای منم چون با پایی زیاد اذیتم ولی مهم سلامتیته عزیز دلم

من که تحمل میکنم تو خوش باش.

اینجا من ی تاریخ که دکتر ازم خواستو 5 روز زودتر گفتم (به اشتباه)

وباعث شد که تاریخ زایمان 5 روز بیفته جلو وگرنه همون 20 مهر بود

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)